وقتی نوک سینه هایش را دیدم که از حلقه ها بیرون زده بود، فهمیدم که او یک عوضی است. و او مرا ناامید نکرد. او یک دختر شاغل است، حتی احمقش چشمک می زند. انگار داشتم توی احمقش کم می کردم.
ترک| 14 چند روز قبل
آیا افراد شایسته ای وجود دارند؟ یا همه آنها به هم ریخته اند؟
برک| 36 چند روز قبل
سرد. پسر فوق العاده است من یکی می خواهم) اوه
عمر| 22 چند روز قبل
بله، خیلی خنده دار است - شما او را لعنت می کنید و او را در خیابان بیرون می کنید. ایده ساده است: هیچ کس قدر یک زن در دسترس را نمی داند و او را یک فاحشه زباله معمولی نمی داند.
اوه، من او را اینطور لعنت می کنم.
وقتی نوک سینه هایش را دیدم که از حلقه ها بیرون زده بود، فهمیدم که او یک عوضی است. و او مرا ناامید نکرد. او یک دختر شاغل است، حتی احمقش چشمک می زند. انگار داشتم توی احمقش کم می کردم.
آیا افراد شایسته ای وجود دارند؟ یا همه آنها به هم ریخته اند؟
سرد. پسر فوق العاده است من یکی می خواهم) اوه
بله، خیلی خنده دار است - شما او را لعنت می کنید و او را در خیابان بیرون می کنید. ایده ساده است: هیچ کس قدر یک زن در دسترس را نمی داند و او را یک فاحشه زباله معمولی نمی داند.
من دوست دارم او را ملاقات کنم.
یا به من.
من سکس میخوام :-P